مسئله مهدویت، انتظار مصلح و موعود منتظر، از ویژگیهای دین اسلام نیست، بلکه همه ادیان و مذاهب آن را پذیرفتهاند و تنها اختلاف موجود بین آنها در نامگذاری است…پیامبران الهی، که هر یک از آنها مصلح دوران خود بودهاند، از ظهور کسی خبر میدهند که جهان را به تسخیر خود در میآورد و بر همه کره زمین حکمرانی خواهد کرد و گسترده عدالتش اقطار زمین را فرا میگیرد…
حضرت مهدی(عج) به عنوان منجی موعود که تمام ادیان الهی به ظهورش پیروان خود را وعده دادهاند، تمام پیامبران از خضر نبی تا عیسیبن مریم (علیهم السلام و الصلاة) به او اقتدا میکنند. اما آنچه حائز اهمیت است، شباهتهای بسیاری میان حضرت عیسی بن مریم (ع) با مهدی موعود(عج) است که برخی از این شباهتها اشاره میشود:
* شباهت در کیفیت تولد
آنگونه که از ظاهر برخی آیهها و روایتها بر میآید، هنگامی که حضرت مسیح(ع) به دنیا آمد، خداوند متعال ولادت او را پنهان نگاه داشت و به مریم دستور داد به مکان «قصّی» رفته و در آنجا پناه گیرد. سپس زکریا و همسرش، خاله مریم، در پی او روان شده و او را یافتند. پس از آن، حضرت عیسی(ع) معجزهاسا به سخن آمده و خود را معرفی نمود.
شیخ صدوق(ع) در «کمالالدین و تمام النعمة» از امام صادق(ع) نقل میکند: «فلما ولد المسیح اخفی الله عزوجل ولادته، و غیب شخصه؛ لان مریم لما حملته انتبذت به مکانا قصیا، ثم ان زکریا و خالتها اقبلا یقصان اثرها حتی هجما علیها و قد وضعت ما فی بطنها وهی تقول: یا لیتنی مت قبل هذا و کنت نسیا منسیا فاطلق الله تعالی ذکره لسانه بعذرها واظهار حجتها»؛
در مورد امام زمان(ع) نیز خداوند بزرگ، حمل مادر و هنگام ولادتش را مخفی داشت و پس از به دنیا آمدن هم، جز حکمیه و مادرش، و بعدها گروهی اندک از یاران ویژه، کسی آگاه نشد. البته از حدیثهای رسیده استفاده میشود که در شرایط مناسب، امام عسکری(ع) او را به برخی از مردم دیگر نیز معرفی کرده است. امام زمان(ع) پس از وفات امام حسن عسکری(ع) و نماز بر پیکر آن حضرت، طولی نکشید که از طریق سرداب مقدس، در پس پرده غیبت قرار گرفت. امام باقر(ع) فرمودند:
«انظروا من غیب عنالناس ولادته، فذاک صاحبکم»؛ نگاه کنید به کسی که ولادتش از مردم پنهان گشته؛ اوست صاحب شما.
هر یک از ما، قائم به امر خدا و هادی به سوی آیین اوست، لکن قائم کسی است که ولادتش بر مردم پوشیده است، و شخص او از آنان غایب میباشد.
این امام همام همچنین میفرمایند:
و اما شباهت قائم آلمحمد(ع) به عیسی(ع) اختلاف کسانی که در مورد وی اختلاف نمودند؛ تا جایی که گروهی از آنان گفتند: وی ولادت نیافته؛ گروهی دیگر او را مرده گفته، و طایفهای نیزگفتهاند: کشته گردیده و به دار آویخته شده است.
سعید بن جبیر نیز از امام زینالعابدین (ع) روایت میکند که آن حضرت فرمود: ولادت قائم از ما، بر مردم مخفی است تا آن جا که میگویند: هنوز متولد نشده است؛ برای اینکه هنگام خروج، بیعتی برای فردی برگردنش نباشد.
دستگاه حاکم ستم کار وقت، همه نیروهای خود را در اطراف خانه امام حسن عسکری(ع) متمرکز کرده و دهها جاسوس گمارده بود، تا از تولد ولیعصر روحی له الفدا ـ آگاه شده نقشه خائنانه خود را اجرا کرده و برای همیشه آن مهر تابان و خورشید فروزان را خاموش سازند؛ غافل از آنکه خواست و اراده خدا به این تعلق گرفته که حجت و ولیش را در پناه خود مصون و محفوظ نگه دارد؛ «وَمَکَرُواْ وَمَکَرَ اللّهُ وَاللّهُ خَیْرُ الْمَاکِرِینَ»
* داشتن دو نام
حضرت مهدی (ع) نیز مانند حضرت عیسی (ع) دو نام دارد؛ فرات بن ابراهیم کوفی، ذیل آیه کریمه :«وَمَن قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِیِّهِ سُلْطَانًا فَلاَ یُسْرِف فِّی الْقَتْلِ إِنَّهُ کَانَ مَنْصُورًا» مینویسد:
برای ما از امام باقر (ع) نقل شده که فرمود:
«ووَمَن قُتِلَ مَظْلُومًا» حسین بن علی (ع) است و «سمی الله المهدی ، المنصور، کما سمی احمد و محمد و محمود و کما عیسی المسیح» مهدی (ع) «منصور» نامیده شده است، چنان که (پیامبر گرامی (ع)) احمد، محمد و محمود نامیده شد و همانگونه که حضرت عیسی بن مریم، «مسیح» نامیده شد.
* شباهت سیمای مهدی (ع) به مسیح (ع)
نقل شده است که مهدی قائم آل محمد (ع) از نسل علی بن ابیطالب (ع) است. وی در اخلاق، اوصاف، شکلف سیما، شکوه و هیبت، چون عیسی بن مریم است؛ خداوند به همه پیامبران هر چه داده، به او نیز داده با اضافاتی؛
و عامه نیز روایت کردهاند: آن جناب شبیهترین مردم است به عیسی بن مریم. هر چند ابن عربی گوید: «(موعود منتظر (ع)) در آفرینش چون رسول اکرم (ع) و در اخلاق یک درجه پایینتر از اوست، زیرا بدیهی است که کسی نمیتواند در سطح پیامبر اکرم (ع) باشد»، ولی از روایات شیعه استفاده میشود که آن بزرگوار، شبیه پیامبر خاتم (ع) هستند؛ برای مثال، حضرت ابوالحسن علی بن موسیالرضا (ع) میفرماید:
بأبی و امی سُمّیَ جدی و شبیهی و شبیه موسی بن عمران؛ علیه جمرة النور تتوقد من شعاع ضیاءالقدس … یشبه رسولالله فی الخلق.
پدر و مادرم فدایش شوند! او هم نام جدم رسول خدا (ع) و سیمایش شبیه سیمای من و موسی بن عمران است؛ بر گرد او هالهای از نور است که روشنایی خود را از شعاع و روشنایی نور الهی میگیرد… در خلق و خوی شباهت دارد به رسول خدا (ع).
آیةالله صافی گلپایگانی در منتخب الاثر از کتاب کفایةالاثر به اسنادش از محمد بن حنفیه از امیرالمؤمنین (ع) نقل میکند که آن بزرگوار فرمود: شنیدم رسول خدا (ع) میفرمود:
بأبی و امی سمیی و شبیهی و شبیه موسی بن عمران؛ علیه جیوب النور، او قال: جلابیت النور یتوقد من شعاع القدی؛
پدر و مادرم فدای او شوند! وی هم نام من است و سیمایش شبیه من و شبیه موسی بن عمران است؛ او را هالهای از نور احاطه کرده و نور الهی از چهرهاش تابان است.
ایشان در باب سوم از فصل دوم نیز چهار حدیث نقل نمودهاند مبنی بر این که مهدی ـ روحی له الفدا ـ هم نام پیامبر اکرم (ع) کنیهاش کنیه رسول خدا (ع) و شبیهترین مردم به پیامبر خاتم (ع) از نظر خلق و خوی است.
* سخن گفتن در گهواره
ابونصر ظریف ، خادم امام حسن عسکری (ع)، میگوید:
حضرت صاحبالزمان (ع) در گهواره بود؛ به محضرش شرفیاب شدم؛ فرمود: صندل قرمز پیش من بیاور و وقتی که آوردم، فرمود: مرا میشناسی؟ آری؛ شما مولای من و فرزند مولای من هستید. فرمود: این را نپرسیدم و این مقصودم نبود. گفتم : منظور خود را بیان فرمایید. فرمود: «أنا خاتم الاوصیاء وبی یدفع الله عن اهلی و شیعتی» ؛ من خاتم اوصیا هستم، خداوند به وسیله من بلا را از اهل و خانوادهام و شیعیانم دور میکند.
شیخ طوسی (ع) به اسنادش از ابراهیم بن محمد بن عبدالله بن موسی بن جعفر (ع) از وی، نقل میکند که گفت:
هنگامی که صاحب الزمان(ع) از شکم مادرش فارغ شد، دو زانو نشست و دستهایش را به سمت آسمان بلند نمود؛ سپس عطسه زد و گفت: «الحمدالله ربالعالمین، وصلی الله علی محمد و آله، زعمت الظلمه أن حجة الله داحظة ولو أذن لنا فی الکلام لزال الشک»؛
ستایش مخصوص خداند، پروردگار عالمیان است و درود خدا بر محمد و خاندان آن حضرت باد! ستمگران گمان میکنند که حجت خداوند باطل گردیده است؛اگر به ما اجازه سخن داده شود، همه شکها از بین میرود.
نیز ابراهیم بن محمد از نسیم خادم، نقل میکند که وی گفت:
به محضر صاحبالزمان (ع) در حالی که یک شب، بیشتر از تولدش نگذشته بود، شرفیاب شده بودم؛ عطسه زدم، فرمود: «یرحمک الله» نسیم گوید: پس به دعای آن حضرت خوشحال گردیدم. آن گاه فرمود: «إنما ابرشک بالعطاس؟» آیا بشارت دهم تو را بر عطسه کردن؟گفتم: بلی. پس فرمود: عطسه، امان از مرگ است به مدت سه روز.
حکیمه خاتون، دختر امام جواد و عمه امام عسکری (ع)، میگوید:
… وقتی که جامع را کنار زدم، دیدم بقیة الله (ع) به سجده افتاده است؛ پس او را در بغل گرفتم و دیدم که آن بزرگوار، نظیف و پاک میباشد. سپس پدرش، حضرت ابومحمد عسکری (ع) ندا دادند:عمه جان، فرزندم را بیاور و من او را به خدمت آن امام همام بردم و ایشان وی را در برگرفت، در حالی که دو دستش را بر زیر رانها و پشت فرزند دلبندش قرار داده بود و دو پایش را بر سینهاش چسبانیده بود. (امام (ع)) زبانش را در دهان مهدی (ع) قرار داده و بر چشمان و گوش طفلش میکشد؛ آن گاه گفت: فرزندم! با من حرف بزن. پس قائم آل محمد (ع) گفت: «أشهد أن لا إله إلا الله و أشهد أن محمد رسولالله». پس از آن، بر امیرالمؤمنین تا پدر بزرگوارش، یکی پس از دیگری درود فرستاد، آن گاه ابومحمد عسکری (ع) فرمود: ای عمه، او را به مادرش برگردان تا بر وی سلام دهد و سپس او را باز گردان. پس من ایشان را نزد نرگس خاتون، مادرش بردم و سلام داد و بازش گرداندم. سپس امام حسن عسکری (ع) فرمود: ای عمه، روز هفتم ولادت، پیش ما باز گرد…
حکیم گوید: روز هفتم نزد آن بزرگوار شرفیاب شدم و حضرت حجتبن الحسن (ع) را در حالی که در پارچهای پوشیده شده بود، خدمت ایشان بردم و با او همان رفتار پیشین را تکرار نمود. وقتی که زبانش را در دهان او گذاشت، گویا دارد شیر و عسل میخورد؛ پس فرمود:پسرم، سخن بگو! و ایشان گفت: «أشهد أن لا إله إلا الله»؛ و پس از آن بر پیامبر و خاندانش ، از امیرالمومنین تا پدرش درود فرستاد و سپس این آیه را تلاوت نمود: وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ / وَنُمَکِّنَ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَنُرِی فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا مِنْهُم مَّا کَانُوا یَحْذَرُونَ.
احمد بن اسحاق بن سعد بن مالک بن احوص اشعری قمی، که از شخصیتهای بزرگ و معروف قم و وکیل امام حسن عسکری (ع) در آن سامان بود، میگوید:
به محضر امام حسن عسکری (ع) رفتم که از جانشین او و امام پس از خودش سؤال کنم. پس از آن که بپرسم، فرمود: ای احمد بن اسحاق، خدای بزرگ از روزی که آدم را آفرید، تا روزی که قیامت به پا شود، زمین را خالی از حجت نگذاشته و نخواهد گذاشت، بلکه همواره حجت خدا در روی زمین خواهد بود که خداوند به وسیله او بلاها را از ساکنان زمین دور کرده و به برکت او باران را فرود میفرستد…
ای احمد بن اسحاق، اگر نبود منزلت تو در پیش حضرت احدیت و حجتهای پروردگار، پسرم را به تو نشان نمیدادم. عرضه داشتم: آیا علامتی هست که من بیشتر مطمئن شوم و دلم آراش پذیرد؟ پس ناگهان حجت خدا با زبان فصیح فرمود: «أنا بقیةالله فی أرضه، و المنتقم من أعدائه ، و لا تطلب أثرا بعد عین یا احمد بن اسحاق»؛
اسحاق، پس از دیدن، دیگر به دنبال نشانه نرو و از آن مپرس.
امام حسن عسکری(ع) فرمود: ای احمد بن اسحاق، این امری از امرهای خدا، و سری از اسرار خدا و غیبی از غیبتهای خداوند متعال است، آنچه به تو ارزانی داشتیم فراگیر و پوشیده دار و از سپاسگزاران باش …
منبع : فارس
نظرات شما عزیزان:
|